جدول جو
جدول جو

معنی طعنه تراش - جستجوی لغت در جدول جو

طعنه تراش
(هََ)
آنکه زبانش پیوسته به عیب دیگران گویا باشد:
زبان تیشۀ فرهاد همچنان تیز است
هنوز طعنه تراش از برای پرویز است.
نورالدین ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یَ)
کسی که شانه ها را بسازد. (بهار عجم) (ارمغان آصفی) (آنندراج). چون در قدیم شانۀ سر بیشتر از چوب ساخته میشده است لذا اصطلاحاً تراشیدن چوب و بصورت شانه در آوردن را شانه تراشی و عامل آن را شانه تراش میگفته اند
لغت نامه دهخدا
(نَ تَ)
دهی است از دیه های تابع بارفروش گیلان. (سفرنامۀ رابینو ترجمه فارسی ص 158 بخش انگلیسی ص 117)
لغت نامه دهخدا
از توابع خرم آباد تنکابن، از توابع بندپی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی